حکایت من .
حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقــــــــــــــــــــی نداشت.
دلباخته سفر بود اما همســـــــــــفر نداشت.
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــه نزد.
زخم داشت اما ننالیـــــــــــــد.
گریه کرد اما اشک نریــــــــــــــخت.
حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــه.
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنـــــــــــــود.