نسان عزیزشو فراموش نمیكنه,بلكه به ندیدنش عادت میكنه
,تقدیم به كسی كه عادت به ندیدنش مثل فراموش كردنش غیر ممكنه
====================
دختری که اول صبح به زور از خواب بلند میشه ...!
هپل و ژولیده ...!
با لباسای نازک و به هر طرف کش اومده ...!
با چشای نیمه باز و نیمه بسته ...!
با پاهای برهنه روی سرامیک ...!
که داره دنبال دستشویی میگرده و زیر لب غر میزنه ...!
بغل کردنی ترین موجود دنیاس ...!
حتی در بعضی منابع ذکر شده که میشه براش مُرد ...!!!
=============
*خداحافظی ات
پیام كوتاهی بود كه نیمه شب رسید و بعد شب آنقدر بلند شد كه هرگز از نیمه نگذشت.
----==============
از کودک فال فروشی پرسیدن چه می کنی؟؟؟؟؟
گفت از حماقت ادما تکه نانی در می اورم
اینان از منی که در امروز مانده ام فردایشان را می خواهند......
==============
تمام بار عشقمان به دوش من بود اما هنوز برایم سوال است اوچرا خسته شد؟